«اسماعیل یغمایی» – باستانشناس پیشکسوت، یادآوری خاطرات و اتفاقات تاریخی دهه ۳۰ کشور که دوران کودکی او نیز رقم خورده است، کتاب «وقتی که بچه بودم…» را تالیف و منتشر کرد.
«اسماعیل یغمایی» در کتاب خود با نقبی به اتفاقات تاریخی دهه ۳۰ ایران به حوادثی مانند «روزهای سخت مصدق در زندان»، «اعتراضات مردم در بلوای نان دوران حکیمالملک»، «زندگی در عزلت ملکالشعرا بهار» و «روزهای پرشکوه انتشارات امیرکبیر» اشاره میکند، اتفاقاتی که با زندگی او گره خورده و تالیف این خاطرات آنها را زنده میکند.
او در این کتاب نگاه صادقانه و صمیمانهای به مردانی چون «صادق هدایت» دارد و از اولین و آخرین دیدار کوتاهش با این نویسنده و تاثیر این برخورد در زندگیاش مینویسد.
او در پشت جلد کتاب، دربارهی این اثر خود نوشته است: «… وقتی در کوچه پس کوچههای خاکی ان روزهای دو پرسه میزنم و به یاد وقتی که بچه بودم میافتم، هنوز هم نمیدانم سیاه بودند یا سپید. آن موقعها دلم میخواست مثل همهی بچهها بازی کنم، سینما بروم، مسخرهبازی دربیاورم و با آنها از ته دل بخندم… بعضی جمعهها با پدر و مادرم بروم خانهی فامیل پا توی بیابانهای شاه عبدالعظیم بدوم و الک دولک بازی کنم. اما همهی این آرزوهای بچهگانه بیش از سه یا چهار بار پیش نیامد و همهی آنها به رویا پیوست. اما همان روزها بیآنکه بخواهم توانستم، ببینم استاد بهار را که برای کبوترهایش دانه میریخت، دکتر مصدق را که سرم داد میزند؛ بچه برو کنار، برو گمشو! و کف دستهای زرد و بیروح صادق هدایت را با آن خطهای صاف؛ و از ترس اینکه باغبان حکیمالملک مرا به کلانتری نبرد، ساعتها یک گوشه قایم شدم. شاید…»
از این باستانشناس، تا کنون کتابهای «داستان پیامبران»، «بررسیهای باستانشناسی در منطقه ایوه با پرفسور هنری رایت»، «امامزادههای تهران، ری و شمیران»، «شوش، شهر پانزدهم»، «کاخ بردک سیاه»، «آرایههای زینتی در ایران باستان»، «گیسوان هزارساله» و کتابی در حوزه کودکان با نام «خانم پنگوئن و آقای کانگورو» منتشر شده است.
نوبت چاپ: چاپ اول پاییز ۱۳۹۸ تهران
Reviews
There are no reviews yet.