در دسترسترین تعریف مفهوم «پایداری» بر اساس این اصل ساده استوار است: هر چیزی که برای ادامه حیات و رفاه ما مورد نیاز است، به طور مستقیم یا غیرمستقیم از طبیعت تامین میشود. «پایداری» یعنی ایجاد و ثابت نگه داشتن شرایط، به نحوی که انسانها و محیط طبیعی هماهنگ با یکدیگر بتوانند ادامه حیات بدهند، تا نسلهای کنونی و آتی نیز حفظ و حمایت شوند.
در گزارش کمیسیون برانتلند (Brundtland Commission) در سال ۱۹۸۷توسعه پایدار به عنوان «توسعهای که نیازهای زمان حال را برآورده میکند، بدون به خطر انداختن توانایی نسلهای آینده برای برآوردن نیازهایشان» توصیف شد. توسعه پایدار سه ستون اصلی دارد: «جامعه، محیط زیست و اقتصاد» که در هم تنیده شده و از یکدیگر جدا نیستند.
پایداری اغلب به عنوان یک هدف بلندمدت (یعنی جهانی پایدارتر) در نظر گرفته میشود، در حالی که توسعه پایدار به فرآیندها و مسیرهای بسیاری برای دستیابی به آن اشاره دارد (مانند کشاورزی و جنگل داری پایدار، تولید و مصرف پایدار، دولت خوب، تحقیق و فناوری، آموزش و پرورش و غیره.)
با توجه به تعاریف نوین از پایداری و توسعه پایدار به بررسی نظامی کهن در فرهنگ این مرزو بوم میپردازیم که به طور جامع مفاهیم ارائه شده را در نظام میگنجاند. تجلی روحیه انفاق، در قالب سنت حسنه وقف یکی از مهمترین راههای رسیدن به جایگاه مطلوب اخلاقی و جهان والای انسانی محسوب میشود. از آنجا که وقف، سرمایهگذاری برای رفع نیازهای پایدار عامالمنفعه است، یک هویت اجتماعی دارد و با ایجاد ساختارهایی بر اساس نیاز جامعه و تبدیل مالکیت خصوصی به مالکیت جمعی و عمومی در قالب یک نهاد کلان اجتماعی در همه شئون جامعه از جمله فرهنگ، اقتصاد، سیاست، تعلیم و تربیت، امنیت و غیره در واقع محصولی را تولید میکند از جنس استمرار، دغدغه، مشارکت، کارآفرینی و پایداری است.
در حیات اجتماعی وقف، کارکردهای موثری از جمله: تامین هزینههای ساخت و تعمیر بناهای عامالمنفعه، نحوه بهرهبرداری، کارآفرینی، استمرار پیشهوران و جویندگان کار مدنظر قرار میگیرد. بررسی و تحلیل وقفنامههای موجود نقش وقف را در سرفصلهای مشترکی به نمایش میگذارد که به آن پرداخته میشود:
1. تأمین مالی مرمت: اموال و درآمدهای وقفی میتوانند به تأمین مالی برای بازسازی، تعمیر و نگهداری بناهای وقفی اختصاص یابند.
2. استفاده از درآمد اموال وقفی: میتوانند عامل درآمدزایی باشد و استمراه حیات و بهر برداری را در نظر بگیرد و این درآمدها میتوانند مجدداً مورد استفاده قرارگیرد.
3. تشویق به حفظ فرهنگ وقف: وقف کردن اموال میتواند موتورمحرکی و انگیزه دهندهای باشد تا این حوزه فعال شوند و زیرساختهای توسعه پایدار در آینده شکل گیرد.
در واقع تحتتأثیر فرهنگ وقف بسیاری از تأسیسات زیربنایی و روبنایی در مجتمعهای زیستی بدون اینکه حاکمیت اصولا وظیفهای در ایجاد آنها احساس کنند توسط مردم ساخته میشدند، همانگونه که در توسعه پایدار سه ستون اصلی آن شامل: جامعه، محیطزیست و اقتصاد که در هم تنیده شدهاند و از یکدیگر جدا نیستند.
همانگونه که تاکنون نظام وقف نه تنها موجب ساخت و ایجاد بسیاری از فضاها و عناصر با ارزش شهرها بوده است، مسبب ارتباط و پیوند معنوی و نزدیک اجتماعی میباشد، در یک نظر اجمالی میتوان گفت مالکیت بسیاری از آثار و عناصر شهری که در زمرهی مواریث فرهنگی و تاریخی کشور به شمار میروند، وقفی است. در واقع علل ماندگاری بسیاری از میراثهای معماری و شهرسازی ایران در بستر زمان را باید در نقش فرهنگ متعالی وقف جستجو کرد. از طرف دیگر اصول و ویژگیهای نظام وقف به گونهای است که بسیاری از این فضاها و عناصر از طریق رقبات درآمدزایی که بر آنها وقف شده، خود را محافظت و مرمت کرده و در نهایت آبادان و معمور بر جای استوار باقی ماندهاند. همچنین ماهیت ابدی، دایمی و غیر قابل فروش و انتقال بودن موقوفات و صرف منافع رقبات آنها در راه مقاصد خیر و برای کارکردها و مصالح جامعهی مسلمین، موجب شده است که تعداد زیادی از آنها در برابر حوادث و ناملایمات تاریخ مقاومت کرده و خود را به زمان حال برسانند. در طول تاریخ تعداد زیادی از موقوفات یا رقبات، به خصوص املاک غیرمنقول چون بناهای عامالمنفعه کم و بیش دارای ساختار پایدار و دیرپایی هستند، از سایر عناصر شهری پایدارتر باقی ماندهاند.